یک منتقد گفت: نوعی گرتهبرداری و استفاده از الگوی رایج در سریالسازی تاریخی در متن مجموعهی «سالهای مشروطه» وجود دارد.
رحمت امینی در گفتوگو با خبرنگار سرویس تلویزیون خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، درباره میزان نزدیک بودن ویژگیهای ظاهری بازیگران سریال «سالهای مشروطه» با شخصیتهای تاریخی درباره فیلمنامهی «سالهای مشروطه» افزود: در این سریال از الگوی مناسبی استفاده شده که نمونه آن را در مجموعههایی مانند «امیرکبیر»دیدهایم؛ در این مجموعه حتی به شیوه سریال سازی شادروان علی حاتمی نگاهی شده است.
این مدرس تئاتر با بیان اینکه هنرمند میتواند برداشت خود را از تاریخ ارایه دهد، اظهار کرد: براساس گفته ارسطو فرق یک تاریخنگار با هنرمند است که تاریخنگار اتفاقات رخداده را به نگارش درمیآورد اما هنرمند میتواند رویدادهایی را نشان دهد که امکان رخ دادن آنها وجود داشته است که این مورد در همه زمینهها مانند طراحی صحنهها، سکانسها و انتخاب بازیگران صدق میکند، بنابراین الزامی ندارد که یک سریال تاریخی کاملا مستند باشد.
امینی تأکید کرد: اگر یک سریال تاریخی با چنین دیدگاهی ساخته میشود، این رویکرد باید در همه اجزای آن جاری شود نه آنکه برخی از بازیگران براساس چهره واقعی شخصیتها انتخاب و چهرهپردازی شوند و برخی دیگر چهره و گریمی کاملا متفاوت داشته باشند.
این منتقد در ادامه با اشاره به عملکرد محمدرضا ورزی ـ نویسنده و کارگردان «سالهای مشروطه»- اظهار کرد: او توانسته است توانایی و احاطه خود در این نوع سریالسازی را نشان دهد هرچند که در کار ورزی خلاقیت نمیبینیم، البته لزومی ندارد همیشه سریالسازی با خلاقیت همراه باشد بلکه خوب است اگر کارگردان بتواند توانمندیهای خود را در یک نوع رایج سریالسازی نشان دهد و این مورد خود مرحلهای از کسب رضایت مخاطب تلویزیون محسوب میشود.
او اضافه کرد: تا این حد «سالهای مشروطه» توانسته است بینندگان را به خود جذب کند البته این مجموعه به علت استفاده از بازیگرانی که در سریالهای دیگر نیز نقشهایی مانند ناصرالدینشاه را بازی کردهاند از سویی و فضاسازی و نوع استفاده از لوکیشنها ـ که تکراری است ـ از سوی دیگر ،مخاطب را به یاد سریالهای تقریبا مشابه میافتد.
این منتقد در پاسخ به این پرسش ایسنا که آیا دیالوگهای این سریال متناسب با زبان و فضای وقوع ماجراهاست،اظهارکرد: برخی شخصیتها مانند سیدجمالالدین اسدآبادی ،دیالوگهایی را بیان میکند که مخاطب را از فضای تاریخی دور میکند و او فکر میکند که با شخصیتی از زمان حال روبهرو است البته شاید نتوان این مورد را ضعف فیلمنامه تلقی کرد. از سوی دیگر همه اشخاص در این سریال این نوع شخصیتپردازی دیده نمیشود تا آن را بتوان به عنوان یک شگرد محسوب یا به اصطلاح معاصرسازی تلقی کرد.
امینی تاکید کرد: یکدست نبودن ساختار زبانی «سالهای مشروطه» یکی از مهمترین ایرادات آن است علاوه بر آن در این سریال تلاش شده است که برای پوشاندن ضعف شخصیتپردازی از جملات قصار استفاده شود.
امینی با بیان اینکه در زمینه نوشتن سریالهای تاریخی، توانای اندکی داریم، تأکید کرد: این کار مانند راهرفتن روی لبه باریکی است چراکه از سویی فیلمنامهنویس باید فضای تاریخی را القا کند و از سوی دیگراز زبانی استفاده کند که قصههای تاریخی را بتواند به خوبی برای مخاطب نقل کند.
او اضافه کرد: علی حاتمی در زمینه فیلمنامهنویسی تاریخی به زبان خاصی دست یافته بود. او ضمن بهکارگیری صنایع ادبی مانند سجع ،از واژگان پاکیزه و زیبا استفاده میکرد بنابراین مخاطب میتوانست با اشخاص سریالهای او- که در یک برهه زمانی زندگی میکردند- ارتباط برقرار کند این درحالیست که در «سالهای مشروطه» صناعت موجود در دیالوگها به باورپذیری سریال لطمه زده است البته توانمندی کارگردان در هدایت بازیگران و نوع میزانسنها تا حدودی این ضعف را پوشانده است.
این منتقد و مدرس هنرهای نمایشی در پاسخ به پرسش ایسنا که آیا داستانکهای «سالهای مشروطه» توانسته است در روایت بهتر داستان اصلی موثر باشند، گفت: شخصیتهایی مانند امینه (با بازی تینا پاکروان) تخیلی هستند. در تئاتر هم نویسنده چنین شخصیتهایی را بسیار زیاد خلق میکنند البته به گونهای که به کلیت داستان خدشه وارد نشود.
او مثال زد: ناصرالدینشاه روزی در حرم شاه عبدالعظیم حسنی (ع) ترور میشود اما شاید هیچ مورخی از ساعتها و روزهای قبل از ترور این شخصیت مطلبی را ننوشته باشد ولی هنرمند میتواند به این مقطع بپردازد و با خلق ماجراهای فرعی خلأهای داستانی را پر کند به گونهای که به رویدادی تاریخی منجر شود.
این منتقد با اشاره به فیلم سینمایی «تایتانیک» گفت: همه میدانیم که این کشتی بر اثر برخورد با کوهی یخی غرق شد و مسافران آن غرق شدند. در این کشتی امکان داشته است داستانهای بیشماری رخ دهد بنابراین برخی نویسنده در این زمینه فیلمنامههایی نوشتند که به فیلم سینمایی نیز تبدیل شد البته در ایران هنرمندی مانند علی حاتمی نیز از همین ویژگی به گونهای هنرمندانه استفاده کرد و آثار بینظیری مانند «هزاردستان» و «کمالالملک» را ساخت.
امینی اضافه کرد: سریال «سالهای مشروطه» اثر بسیار چشمگیری محسوب نمیشود ولی از جمله سریالهایی است که مخاطب را به فکرکردن درباره تاریخ و ایران وادار میکند و در حقیقت این سریال از دغدغه برخوردار است.
این منتقد دربارهی میزان انطباق ویژگیهای ظاهری بازیگران با شخصیتهای تاریخی به تصویر درآمده در «سالهای مشروطه» گفت: سیاست واحدی در زمینه انتخاب بازیگران سریال «سالهای مشروطه» وجود نداشته البته ممکن است برخی از بازیگران از روی اجبار انتخاب شده باشند.
امینی مثال زد: در انتخاب بازیگران برخی شخصیتها مانند شیخ فضلالله نوری دقت زیادی شده است تا چهرهی بازیگر (امیر دژاکام) با شخصیت شباهت داشته باشد، ولی در انتخاب برخی دیگر از نقشآفرینان، لزوم وجود شباهت رعایت نشده است بنابراین بعضی از آنان به علت توانمندی یا تلقی خاصی که کارگردان از نقش داشته است،برای بازی در این سریال دعوت شدهاند.
او اضافه کرد: در برخی از اثرهای تاریخی حتی خارجی دیدهایم که بازیگران به علت توانمندی یا نوع دیدگاه کارگردان نسبت به نقش انتخاب شدهاند اما در این سریال وحدت رویه وجود ندارد.در واقع مشکل اینجا نیست که چرا آزیتا حاجیان یا محمد صادقی برای ایفای نقشهایی چون «مهد اولیا» و «امیرکبیر» انتخاب شدهاند بلکه مسأله این است که اگر قرار بود بازیگران براساس توانمندی یا تلقی کارگردان نسبت به نقش انتخاب شوند باید این روند برای همه آنها رعایت میشد.
امینی درپایان تصریح کرد: در این سریال از بازیگران توانمندی استفاده شده است که آزمون خود را پس دادند؛ مانند ایرج راد و محمد مطیع، برخی دیگر نیز مانند حسامالدین نواب صفوی از چهرههای شاخص سینمایی هستند. علاوه بر آن بازیگران توانایی چون اکبر عبدی و قاسم زارع در«سالهای مشروطه» بازی میکنند.
منبع: http://www.isna.ir/isna/NewsView.aspx?ID=News-1494813&Lang=P